قرآن، خودبزرگ بینى، سلطه جویى و به یوغ کشیدن دیگران را گناهى در حدّ شرک و ریشه ى کارهاى شرک آلود، ارتکاب ظلم و جرایم ضدّانسانى و رودررویى با خدا و خلق مى شمارد.
از دیدگاه قرآن استکبار خصلتى است که در هر فرد و جامعه اى بروز کند، آن را ـ با وجود شایستگى ها و ارزش هاى والا ـ به ضد خدا و دشمن خلق تبدیل مى کند. از این منظر، استکبار هرگز موضع حق ندارد و همواره از هواهاى نفسانى و خواسته هاى شیطانى سرچشمه مى گیرد.
بزرگ ترین خطر استکبار، در حیات سیاسى ملت ها ظاهر مى شود. استکبار آبادى ها را ویران و نسل ها را تباه مى سازد، و با زورگویى و زیر پا گذاردن حق، امکانات، نیروها و ارزش هاى بشرى را در خدمت هواهاى نفسانى و خواسته هاى شیطانى فرد و یا گروه خاص قرار مى دهد و مردم مستضعف را به پیروى خود مى کشاند.
14. استضعاف زدایى
استضعاف زایى ویژگى استکبار است; به این صورت که با گرفتن توان ضعیفان، آن ها را وادار به اطاعت از خود مى کند از این رو در منطق قرآن، استضعاف از عوامل انقلاب علیه مستکبران است و خداوند نویدهاى بسیارى به مستضعفان، براى بیرون آمدن از یوغ اسارت مستکبران داده و از کسانى هم که نیرویى در اختیار دارند، خواسته است در رهایى مستضعفان مشارکت کنند
 منبع:کتاب انقلاب اسلامى ایران (علل، مسائل و نظام سیاسى)


X