دکتر محمدحسین پناهی*
اشاره
یکی از منابع مهم برای مطالعه انقلاب‌ها، شعارهای آنهاست. این منبع در انقلاب اسلامی ایران دارای ابعاد گسترده‏ای است که تاکنون مطالعه جدّی جامعه‌شناختی در آن صورت نگرفته است. هدف این مقاله بررسی اهداف و زمینه‌های وقوع انقلاب اسلامی براساس شعارهای آن است.
بر اساس این بررسی، وضعیت نامطلوب فرهنگی و سیاسی رژیم پهلوی از مهم‌ترین عوامل وقوع انقلاب اسلامی بوده است.

طرح مسئله
برای وقوع هر انقلاب، وجود شرایطی عینی و ذهنی و زمینه‌های مناسب ضرورت دارد، ولی کافی نیست. افزون بر این عوامل، ایده‌های نو و ایدئولوژی انقلابی نیز باید شکل بگیرد تا نه تنها تبیین کننده شرایط نابسامان موجود باشد، بلکه اهداف و آرمان‌های انقلاب را مشخص کند و امید پیروزی و شوق ایجاد وضع بهتر را در دل مردم برافروزد.
هر انقلابی دارای شعارهایی است که ریشه در ایدئولوژی انقلاب و فرهنگ آن جامعه دارد. این شعارها بیان کننده نگرش ایدئولوژی انقلاب، انقلابیون و توده‌های انقلابی نسبت به وضع نابسامان موجود، اهداف و ویژگی‌های نظام آرمانی و نحوه انتقال جامعه از وضع موجود به وضع آرمانی هستند. از این روست که شعارهای هر انقلاب از اسناد گرانبها و یکی از مهم‌ترین منابع مطالعه فرآیند، ارزش‌ها و آرمان‌های آن انقلاب و زمینه‌های اجتماعی و علل وقوع آن به شمار می‌روند.
در انقلاب اسلامی ایران، شعارها نقش بسیار مهمی ایفا کرده‌اند؛ به گونه‌ای که از جهت شمار شعارهای انقلابی، در هیچ انقلابی این تعداد شعار دیده نشده است** از این روی باید در فرایند آن، شعارهای بسیاری در مورد نابسامانی‌های جامعه پیش از انقلاب و آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی مطرح شده باشد که مطالعه آنها حائز اهمیت فراوان است.
هدف این مقاله بررسی زمینه‌های مساعد و اهداف انقلاب اسلامی بر اساس مطالعه شعارهای انقلاب است. به عبارت روشن‌تر، این مقاله در پی پاسخگویی به دو پرسش کلی است:
1. وضعیت حاکم در رژیم پهلوی در شعارهای انقلاب اسلامی چگونه منعکس شده است؟ یا دقیق‌تر اینکه نابسامانی‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره در شعارهای انقلاب تا چه حد و به چه نسبتی مطرح شده‌اند؟
2. اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی و چند و چون آنها در شعارهای انقلاب اسلامی چگونه مطرح شده است؟

روش تحقیق
الف) جمع‌آوری شعارهای انقلاب
برای هر نوع مطالعه درباره شعارهای انقلاب اسلامی، نخست در ابتدا می‌بایست شعارهای انقلاب جمع‌آوری می‌شدند. به همین منظور می‌باید کلیه منابعی که احتمال داشت شعاری از انقلاب اسلامی در آنها وجود داشته باشد، بررسی می‌شدند. بنابراین، به کمک گروهی از پژوهندگان آموزش‌دیده همه کتابخانه‌های مهم در سراسر کشور، شامل کتابخانه‌های عمومی و دانشگاهی و سازمان‌های دولتی که جمعاً حدود 130 کتابخانه در 56 شهر می‌شدند، جست و جو شدند تا هر نوع کتاب، سند، روزنامه، مجله، و حتی دست‏نوشته‌ای که احتمال داشت حاوی شعارهای انقلابی باشد، بررسی شود.
شعارهای جمع‌آوری شده برای این تحقیق متعلق به دوره‌ای چهار ساله از مهرماه 1356 تا شهریور 1360 هستند.
نتیجه این مرحله از تحقیق، به دست آمدن بیش از هشت هزار عبارت مختلف بود که تحت عنوان شعارهای انقلابی در منابع مختلف درج شده بودند. این شعارها در واقع، مجموعه‌ای بی‌نظیر از فرهنگ انقلاب اسلامی را به دست می‌دهند.
ب) روش جداسازی شعارها از غیرشعارها
از آنجا که عبارات جمع‌آوری شده از منابع بدون نقد و بررسی ویژگی‌های شعارهای انقلابی، «شعار» تلقی شده بودند، ضرورت داشت نخست، شعارهای واقعی از عبارات شعارگونه جدا شوند تا شعارهای واقعی انقلاب اسلامی به دست آید؛ کاری که در هیچ یک از تحقیقات پیشین انجام نشده بود. برای این کار می‌بایست بر مبنای تعریفی دقیق از «شعار انقلابی»، کلیه عبارات جمع‌آوری شده با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل می‌شدند.
چون شعارهای انقلاب چکیده‌ای از ایدئولوژی انقلابی هستند و نقش مهمی در فرآیند بسیج انقلابی ایفا می‌کنند با بررسی‌ها و مطالعاتی که درباره ایدئولوژی انقلابی و بسیج انقلابی و نقش شعارها در بسیج به عمل آمد، مشخص گردید که هر شعار انقلابی باید دست کم پنج ویژگی مهم، شامل ویژگی‏های خاص زبانی، پیامی، نگرشی، ارزشی و سیاسی داشته باشد. با توجه به ویژگی‏های فوق، «شعار انقلابی» چنین تعریف شد:
شعار انقلابی عبارتی نسبتاً موزون و ساده و عامه فهمی است که بتواند دسته جمعی ادا شود و با تکیه بر عواطف و احساسات توده‌ای، ارزیابی منفی یا مثبتی از وضع موجود، یا وضع آرمانی، یا شخصیت‌های سیاسی آنها ارائه دهد و با قضاوتی ارزشی به توده‌ها جهت داده و آنها را دعوت به عمل سیاسی جمعی کند تا نظام حاکم را برانداخته و نظام آرمانی را جایگزین آن کند.
با دقت در تعریف فوق مشخص می‌شود که این تعریف دارای پنج بعد زمانی، پیامی، نگرشی، ارزشی و سیاسی است. هر یک از این ابعاد می‌بایست به صورت نظری و عملیاتی تعریف می‌شدند تا بر مبنای آنها شعارهای واقعی، که هر پنج بُعد را دارند، از شعارهای غیرواقعی جدا شوند. براساس این تعاریف که در این مقاله امکان پرداختن به آنها نیست، پرسشنامه‌ای تدوین شد و به وسیله آن، همه شعارهای جمع‌آوری شده تحلیل محتوا شدند و شعارهای واقعی از غیرواقعی جدا گشتند. مثلاً در این بررسی، عبارات «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، «الله‌اکبر، خمینی رهبر»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» حاوی هر پنج بُعد تشخیص داده و شعار تلقی شدند، ولی عبارت «نهضت اسلامی تا پیروزی کامل ادامه دارد» با توجه به وزن‌های زبان فارسی، موزون تشخیص داده نشد و غیر شعار تلقی گردید.
بدین ترتیب از حدود 8200 عبارت جمع‏آوری شده، 4153 شعار متفاوت برای انقلاب اسلامی ایران به دست آمد. با حجم فراوانی که شعارهای واقعی انقلاب اسلامی ایران دارند، معلوم می‌شود که در این انقلاب شعارها یکی از سلاح‌های مهم مبارزه انقلابی با رژیم پهلوی بوده‌اند.
ج) روش تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی
پس از مشخص شدن شعارهای انقلاب، کار تجزیه و تحلیل آنها انجام شد. برای این کار لازم بود چارچوبی مفهومی از مطالعه نظریات انقلاب ساخته شود تا اساس تجزیه و تحلیل شعارها قرار گیرد. با مطالعه‌ای که در زمینه نظریات انقلاب به عمل آمد، بعضی از نظریات برای این کار مناسب‌تر از بقیه تشخیص داده شدند.
مثلاً، نظریه نوسازی و نهادمندی که هانتینگتون ارائه نموده، حاوی مفاهیمی است که می‌تواند کمک خوبی برای تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی باشد. همین طور، نظریه جامعه توده‌وار که یکی دیگر از نظریات مهم انقلاب است، مفاهیم مناسبی برای تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی به دست می‌دهد. از نظریه کشمکش سیاسی چارلز تیلی نیز که توجه خاصی به مباحث بسیج سیاسی کرده، مفاهیم مفیدی برای بررسی انقلاب اسلامی می‌توان گرفت. اما هیچ کدام از نظریات فوق به تنهایی نمی‌توانستند چارچوب مفهومی مناسبی برای تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی باشند. بنابراین لازم بود که چارچوبی مفهومی از تلفیق مفاهیم نظریات مختلف تدوین گردد تا بر آن اساس، شعارهای انقلاب اسلامی تجزیه و تحلیل شوند. از آنجا که هدف این مقاله تجزیه و تحلیل کلیه شعارهای انقلاب نیست، برای جلوگیری از اطاله کلام، از توضیح کامل این چارچوب خودداری و فقط در حد نیاز به آن اشاره می‌شود. مضافاً اینکه تحقیق حاضر، تحقیقی توصیفی و فاقد فرضیه‌های عِلّی است، و تنها برای پاسخگویی به دو پرسش کلی مطرح شده است. بر مبنای این چارچوب مفهومی تلفیقی، شعارهای انقلاب اسلامی به شش محور تجزیه شدند که هر یک دارای مقوله‌های متعددی بودند. این شش محور از این قرارند:
1. شرایط و عوامل داخلی، یا شعارهای مربوط به وضعیت نامطلوب رژیم پهلوی تا پیش از سرنگونی، که در واقع، زمینه‌های مساعد انقلاب از منظر شعارهای انقلاب را در بردارند؛
2. شعارهای مربوط به ارزش‌های اساسی و اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی که در این مقاله به آنها پرداخته خواهد شد؛
3. شعارهای مربوط به چگونگی سرنگون کردن رژیم پهلوی؛
4. شعارهای مربوط به مرحله به قدرت رسیدن انقلابیون؛
5. شعارهای مربوط به شخصیت‌های انقلابی و ... ؛
6. شعارهای مربوط به نظام‌ها و شخصیت‌های سیاسی خارجی و بین المللی.
در خصوص هر یک از محورهای فوق نیز بر اساس چارچوب مفهومی تدوین شده، مقوله‌های لازم تعیین و سپس تعاریف نظری و عملیاتی آنها ساخته شد. بر اساس این تعاریف، پرسشنامه‌ای تهیه شد تا به کمک آن 4153 شعار به دست آمده دوباره تحلیل محتوا شوند. بدین ترتیب، تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی انجام شد و چگونگی توزیع شعارهای انقلاب اسلامی به دست آمد. جدول شماره 1 توزیع شعارهای انقلاب اسلامی را در شش محور فوق نشان می‌دهد تا تصویری کلی از ساختار شعارهای انقلاب اسلامی به دست دهد.

جدول شماره 1 توزیع شعارهای انقلاب اسلامی برحسب محورهای تعیین شده
محورهای شعارها تعداد درصد
وضعیت نامطلوب رژیم پهلوی 885 3/21
ارزش‌ها، اهداف، و آرمان‌های انقلاب 738 7/17
چگونگی سرنگون کردن رژیم پهلوی 860 7/20
شعارهای پس از به قدرت رسیدن انقلابیون 593 3/14
شخصیت‌های انقلابی 643 5/15
نظام‌ها و شخصیت‌های سیاسی خارجی و بین‌المللی 434 5/10
جمع 4153 100

شعارهای مربوط به ارزش‌ها، اهداف و آرمان‌های انقلابیون 738 شعار (7/17% شعارها) هستند. با توجه به اینکه معمولاً اهداف و آرمان‌های انقلاب‌ها مبهم و کلی مطرح می‌شوند، وجود این همه شعار انقلابی در این محور نشان‏دهنده آن است که این اهداف نه تنها در زمینه‌های متعدد، بلکه نسبتاً روشن و مشخص مطرح شده‌اند.

زمینه‌های مساعد انقلاب اسلامی از منظر شعارهای انقلاب
جامعه‌شناسان و دانشمندان بسیاری سعی کرده‌اند با استفاده از نظریه‌های انقلاب، زمینه‌های مساعد و علل وقوع انقلاب اسلامی را دریابند. در بیست سال گذشته حدود 1200 عنوان کتاب و صدها مقاله علمی در سراسر دنیا درباره انقلاب اسلامی ایران نوشته شده که بسیاری از آنها سعی در تبیین انقلاب اسلامی کرده‌اند (مثلاً، ر ک: امیرخانی، 1378).
برای نمونه، بعضی منابع تلاش کرده‌اند با بهره‌گیری از نظریات نوسازی انقلاب اسلامی را تبیین کنند. ادعای این نظریات این است که علت اصلی انقلاب اسلامی، نوسازی سریعی بود که شاه در ایران اجرا کرد. مثلاً جرالد گرین در کتاب انقلاب در ایران ادعا می‌کند که فرآیند سریع نوسازی در ایران، مردم را سیاسی و متقاضی مشارکت سیاسی واقعی کرد. ولی شاه ایران فقط امکان مشارکت صوری به آنان داد. این وضعیت باعث ایجاد بحران مشارکت در کشور شد و مردم را به بسیج سیاسی برضد حکومت برانگیخت. جک میکلوس نیز در کتاب انقلاب ایران و نوسازی از همین نظریه پیروی کرده است.
بعضی دیگر، از نظریات مختلف مارکسیستی، که عامل اقتصادی و طبقاتی را علت اصلی انقلاب می‌دانند، برای تبیین انقلاب اسلامی استفاده کرده‌اند. مثلاً‏ خانم تدا اسکاکپال با استفاده از نظریه مارکسیستی ساختاری ادعا کرده است که انقلاب اسلامی ایران مبنای طبقاتی داشته و طبقات متوسط قدیم و جدید برضد طبقه حاکم قیام کرده و آن را ساقط کرده‌اند. البته وی در تبیین انقلاب اسلامی از بُعد ساختاری از نظریه خود عقب‌نشینی و نقش رهبری را در این انقلاب، مهم تلقی می‌کند، به علاوه، وی اقرار می‌کند که انقلاب اسلامی ایران، بر مبنای نظریه او، با انقلاب‌ها فرانسه، روسیه و چین که وی در کتاب دولت و انقلاب اجتماعی تبیین کرده است، کاملاً متفاوت است.
برخی دیگر از نظریه‌پردازان، انقلاب اسلامی را تبیین مذهبی کرده و علت اصلی انقلاب را در ویژگی‌های مذهبی ایران جست و جو کرده‌اند. مثلاً حامد الگار سعی کرده است نشان دهد که ریشه‌های انقلاب اسلامی در تحولات نهادی و ایدئولوژیکی نهفته است که در مذهب شیعه در ایران پس از سده شانزدهم میلادی شکل گرفته‌اند. به نظر او، اعتقادات مربوط به امامت، غیر مشروع بودن نظام‌های غیر دینی، شهادت و اجتهاد، نقش مهمی در به وجود آمدن انقلاب اسلامی ایفا کرده‌اند.
سرانجام، بعضی دیگر از محققان به جای تبیین تک علتی، تبیین چند علتی از انقلاب اسلامی ارائه داده‌اند. برای مثال، نیکی کدی سعی می‌کند به علل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تبییین انقلاب اسلامی بپردازد. وی در کتاب ریشه‌های انقلاب خود می‌نویسد:
ترکیبی از تورم، کمبودها و توزیع نا برابر آشکار درآمد، احتمالاً بیشتر به رشد نارضایتی‌ها دامن زد تا عامل نوسازی سریع که به طور معمول در غرب به آن اشاره می‌شود. عمدتاً چگونگی اجرای نوسازی و نتایج این خط‏مشی‌ها بود که در این رابطه اهمیت داشتند، و از خودبیگانگی فرهنگی که در اواخر 1970 اتفاق افتاد نیز مهم بود.
فرد هالیدی نیز تبیین چند علتی از انقلاب اسلامی می‌کند. او پنج عامل را در وقوع انقلاب اسلامی مهم می‌داند که عبارت‌اند از: توسعه سریع و ناموزون اقتصادی، ضعف سیاسی پادشاهی به دلیل مشروعیت پایین و مبنای اندک مردمی آن، ائتلاف وسیع گروه‌های مخالف، نقش بسیج سیاسی اسلام مخصوصاً مذهب شیعه که هم ایدئولوژی و هم سازمان و هم رهبری فرهمندانه تأمین می‌کند، و بالاخره شرایط مبهم و غیرشفاف بین‌المللی رژیم پهلوی.
چنان که ملاحظه می‌شود، در مثال‌های فوق، تبیین‌های تک علتی و چند علتی مختلفی از انقلاب اسلامی ایران به عمل آمده و هر یک علت یا علل خاصی را برای وقوع انقلاب ذکر کرده‌اند. هر چند که این مطالعات با اهمیت بوده و در شناخت بهتر انقلاب اسلامی سودمندند، ولی هیچ یک تبیین رضایت بخشی از انقلاب اسلامی ایران به دست نداده‌اند. شاید بررسی شعارهای انقلاب اسلامی، به ویژه شعارهای مربوط به وضعیت نامطلوب رژیم پهلوی بتواند پرتو جدید و بهتری به علل وقوع انقلاب اسلامی بیندازد؛ چرا که نشان می‌دهد مردم ایران از کدام خصوصیات رژیم پهلوی منزجر بوده و آن را محکوم کرده‌اند.
855 شعار این محور به ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجزیه شده‌اند که مردم آنها را در جهت محکومیت، مخالفت، ضدیت و اعتراض به وضعیت نامطلوب رژیم گذشته مطرح کرده و سرداده‌اند. جدول شماره 2 چگونگی توزیع این شعارها را نشان می‌دهد.

جدول شماره 2 توزیع شعارهای مربوط به نفی و محکوم‏کردن وضعیت رژیم‏پهلوی
مقوله‌های شعار تعداد درصد
وضعیت سیاسی 863 5/97
وضعیت اقتصادی 7 8/0
وضعیت اجتماعی 6 7/0
وضعیت فرهنگی 4 5/0
سایر موارد 5 5/0
جمع 885 100

از توزیع شعارهای فوق می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که کم شمار بودن شعارهای مربوط به مخالفت و محکوم کردن وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی رژیم شاه لزوماً نشان دهنده رضایت مردم در این زمینه‌ها نیست. بلکه مردم ایران از وضعیت فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار ناراضی بودند، اما همه آن نابسامانی‌ها را از چشم شاه و رژیم او می‌دیدند و اصطلاحاً این نارضایتی‌ها «سیاسی» شده بود؛ به طوری که امکان تغییر آن اوضاع را تنها از طریق نابودی نظام سیاسی حاکم عملی می‏دانستند. در ادامه، هنگام بررسی اهداف و آرمان‌های انقلابیون، این مسئله روشن‌تر خواهد شد.
اکنون نگاهی دقیق‌تر به شعارهای مربوط به وضعیت سیاسی رژیم می‌اندازیم تا چگونگی توزیع آنها را در مقولات مختلف ببینیم.


جدول شماره 3 توزیع شعارهای مربوط به نفی و محکوم کردن وضعیت سیاسی و شخصیت‌های سیاسی رژیم پهلوی
مقوله شعار تعداد درصد
محمدرضا شاه 288 4/33
اعمال و سیاست‌های شاه 137 9/15
اعضای خانواده شاه 33 8/3
شاپور بختیار و اقدامات او 133 4/15
سایر عمال رژیم و اعمال آنها 44 1/5
رژیم سیاسی پهلوی 79 2/9
نظام سیاسی سلطنتی 29 4/3
نبود آزادی‌های سیاسی 25 9/2
سازمان امنیت کشور و کارکنان آن 24 8/2
ارزش‌های سیاسی نظام سلطنتی و رژیم 9 0/1
وابستگی رژیم و شاه به خارج 37 3/4
سایر موارد سیاسی رژیم 25 9/2
جمع 863 100

البته مردم ایران ضدیت و دشمنی خود را فقط متوجه خود شاه و سیاست‌های او نکرده‌اند، بلکه چنان که جدول فوق نشان می‌دهد، 108 شعار از این مجموعه (6/12%) برضد رژیم سیاسی پهلوی و نظام سیاسی سلطنتی مطرح شده‌اند. شعارهایی مانند «سلطنت پهلوی، دشمن آب و خاک است» و «رژیم شاهنشاهی، سرچشمه فساد است» از نمونه‌های این گونه شعارها هستند که در محکوم کردن رژیم پهلوی و نظام سلطنتی حاکم مطرح شده‌اند. به عبارت دیگر، این شعارها نشانگر بحران شدید مشروعیت یا از بین رفتن مشروعیت سیاسی و رژیم حاکم پهلوی و شخصیت‌های حکومتی آن هستند.
پس از شاه و سیاست‌های او، بیشترین شعارها، برضد شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر شاه، مطرح شده است؛ زیرا او در پی حفظ نظام سلطنتی و رژیم پهلوی بود و از این جهت مورد خشم و نفرت مردم ایران قرار گرفت. 133 شعار (4/15%) از این شعارها برضد او مطرح شده‌اند. شعار «مرگ بر بختیار، نوکر بی‌اختیار» از این دسته است.
به طور خلاصه، قرار گرفتن 863 شعار انقلابی در زمینه ماهیت سیاسی رژیم پهلوی و شاه، نشان‌دهنده نارضایتی شدید مردم از شخصیت‌های سیاسی، نظام و رژیم سیاسی، نبود آزادی‌های سیاسی، و سیاست‌های شاه و عُمال اوست که باعث سلب مشروعیت از نظام شده و مردم را برضد آن شورانده است تا شاه و رژیم او را سرنگون کنند.
بنابراین، بررسی شعارهای انقلاب مربوط به وضعیت نظام پیشین نشان می‌دهد که نظام سیاسی ایران به علل مختلف، برای مردم ایران نظامی بود فاقد مشروعیت سیاسی، که در رأس آن پادشاهی قرار داشت که به دلیل سیاست‌ها و اقداماتش منفور مردم شده بود. همچنین رژیم پهلوی و نظام سلطنتی حاکم بر کشور نیز مورد قبول مردم نبود، و مردم آن را نظامی فاسد و تحمیلی و ضد مردمی می‌پنداشتند که حتی آنها را از ابتدایی‌ترین حقوق سیاسی خود، به کمک یک دستگاه امنیتی مخوف و ضد انسانی، محروم ساخته بود.
نبود پایگاه مردمی، رژیم را به دامن قدرت‌های خارجی برای حمایت گرفتن انداخته بود و این وابستگی باعث تشدید بحران مشروعیت رژیم و نفرت و دشمنی بیشتر مردم شده، آنان را برای برانداختن و سرنگون کردن رژیم مصمم‌تر می‌کرد.

اهداف انقلاب اسلامی ایران
انقلاب‌ها که در پی سرنگون کردن یک نظام سیاسی هستند، نمی‌توانند بدون ارائه اهداف و آرمان‏های خود و بدون ارائه تصویری از جامعه آرمانی و مطلوب‌تر خود، حمایت و مشارکت مردم ناراضی را برای انقلاب به دست آورده، آنها را آماده قیام و حرکت و جانفشانی در راه انقلاب کنند. اریک هافر تأکید می‌کند: «هیچ ایمانی قدرتمند نیست، مگر آنکه با ایمان به آینده نیز همراه باشد و مگر آن عنصری از خوشبختی و رفاه در خود داشته باشد. به همین ترتیب، یک نظام اعتقادی مؤثر، مزید بر آنکه یک منبع قدرت است، باید رمزگشای اسرار کتاب آینده هم باشد».
در انقلاب اسلامی ایران نیز ویژگی‌های نظام مطلوب و یا اهداف و ارزش‌های اصلی انقلاب، در قالب شعارهای انقلاب عنوان شده است. جدول زیر نتیجه تجزیه و تحلیل شعارهای انقلاب اسلامی در همین زمینه است:
جدول شماره 4 شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های انقلاب اسلامی
نوع اهداف و ارزش‌ها تعداد درصد
اهداف و ارزش‌های سیاسی 261 6/39
اهداف و ارزش‌های فرهنگی 359 5/54
اهداف و ارزشهای اقتصادی 39 9/5
جمع 659 100

جدول فوق نشان می‌دهد که از 659 شعار مطرح شده درباره اهداف و ارزش‌های انقلاب اسلامی، 261 شعار (حدود 40%) درباره اهداف و ارزش‌های سیاسی بوده و نشان‏دهنده نوع نظام سیاسی و ویژگی‌های آن از نظر انقلابیون و مردم بوده است. ولی اکثر این شعارها درباره اهداف و ارزش‌های فرهنگی مطرح شده است که 359 شعار (حدود 54%) از این شعارهاست. این حجم از شعارهای انقلابی درباره فرهنگ، چه بسا نشان‏دهنده نارضایتی بیشتر مردم از وضعیت فرهنگی جامعه و رژیم باشد. اهداف و ارزش‌های اقتصادی شامل 39 شعار (حدود 6%) از این شعارهاست که بیانگر اولویت کمتر بعد اقتصادی از نظر مردم و انقلابیون است. به عبارت دیگر، شعارهای اندک اقتصادی می‌تواند نشان‏دهنده نارضایتی کمتر مردم از وضعیت اقتصادی خود و جامعه باشد. اکنون نگاهی دقیق‌تر به مقوله‌های هر یک از این ابعاد می‌افکنیم.

جدول شماره 5 توزیع شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های سیاسی انقلاب
نوع اهداف و ارزش‌ها تعداد درصد
جمهوری اسلامی 56 5/21
حکومت اسلامی 16 1/6
آزادی سیاسی و حقوق سیاسی 69 4/26
اهداف و ارزش‌های سیاسی دیگر 44 9/16
نهادهای سیاسی خاص 46 6/17
سایر شعارهای مربوط به اهداف سیاسی 30 5/11
جمع 261 100

چنان که ملاحظه می‌شود، بیشترین تعداد شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های سیاسی انقلاب، مستقیماً در مقوله آزادی سیاسی و حقوق سیاسی قرار دارند که 69 شعار (26%) از این شعارهاست. این تعداد شعارها نشان می‌دهد که مهم‌ترین هدف و ارزش سیاسی انقلاب اسلامی ایران، تحقق آزادی‌های سیاسی و حقوق سیاسی مردم در نظام آرمانی بوده است. اگر بُعد مشارکت و حقوق سیاسی مردم در نظام جمهوری را هم به آن اضافه کنیم، طبعاً تأکید بر آزادی و حقوق سیاسی قوی‌تر نیز می‌شود.
در دومین رده، شعارهای مربوط به جمهوری اسلامی قرار دارند که 56 شعار (5/21%) از آنها در آن جای گرفته، و نشان می‌دهد که انقلابیون و مردم ایران بر این باور بوده‌اند که نظام جمهوری اسلامی می‌تواند بهترین نوع نظام سیاسی برای آنان باشد و آزادی و حقوق سیاسی آنها را تأمین کند. افزون بر ارزش‌ها و اهداف سیاسی آزادی، سایر ارزش‌ها و اهداف سیاسی، مانند استقلال سیاسی نیز در 44 شعار (17%)از آنها مورد تأکید قرار گرفته است. بقیه شعارهای این جدول مربوط به حکومت اسلامی و بعضی از نهادهای سیاسی است.
بیشترین شعارهای این محور درباره ارزش‌ها و اهداف فرهنگی است که توزیع آنها در جدول شماره 6 آمده است:

جدول شماره 6 توزیع شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های فرهنگی انقلاب
نوع اهداف و ارزش‌های فرهنگی تعداد درصد
ارزش شهادت و جانبازی در راه اسلام 148 3/41
دین اسلام و اهمیت و ضرورت آن 111 9/30
ارزش حجاب اسلامی 23 4/6
اسطوره‌های اسلامی 61 17
ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی دیگر 13 6/3
سایر موارد فرهنگی 3 8/0
جمع 359 100

پس از این شعارها، بیشترین شعارهای این مقوله متعلق به ارزش و هدف دین اسلام و اهمّیت و ضرورت آن برای مردم ایران است. مردم ایران با 111 شعار که (31%) این شعارهاست، مستقیماً تأکید بر ارزش و هدف و آرمان اسلام و اسلام‌خواهی کرده و نشان داده‌اند که قیامشان برای اسلام و تحقق آرمان‌های جامعه اسلامی بوده است.
23 شعار (4/6%) هم مربوط به ارزش حجاب و رعایت پوشش اسلامی است و نشان می‌دهد که این ارزش، که شاه و رژیم او با آن مخالفت داشتند، برای انقلابیون حساسیت و اهمیت خاصی داشته است. شمار قابل توجهی از شعارهای فرهنگی مربوط به اسطوره‌های اسلامی است. 61 شعار (17%) از شعارهای این مقوله نشان می‌دهد که انقلابیون و مردم از وقایع تاریخی گذشته، خاصه تاریخ مبارزات شیعه، در انقلاب اسلامی بسیار بهره برده و آن را به مثابه ارزش‌های مهم الهام‌بخش خود تلقی کرده‌اند.
در نهایت، نگاهی نیز به اهداف و ارزش‌های اقتصادی مطرح شده در شعارهای انقلاب اسلامی می‌اندازیم که در جدول شماره 7 آمده‌اند:

جدول شماره 7 توزیع شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های اقتصادی انقلاب
نوع اهداف و ارزش‌های اقتصادی تعداد درصد
نفی فقر و محرومیت اقتصادی 3 7/7
حمایت از طبقات محروم 32 1/82
نفی سرمایه‌داری و طبقات مرفه 3 7/7
سایر امور اقتصادی و طبقاتی 1 5/2
جمع 39 100


همچنان که قبلاً اشاره شد، کمترین شعارهای مربوط به اهداف و ارزش‌های انقلاب به بُعد اقتصادی تعلق دارند. از این میان، سه شعار برضد فقر و محرومیت اقتصادی و 32 شعار در حمایت از طبقات محروم جامعه است. به عبارت دیگر، حدود 90% این شعارها در حمایت از طبقات محروم و از بین بردن فقر و محرومیت در جامعه بوده است، و این نشان دهنده وجود فقر و محرومیت در جامعه، و نیز محکوم کردن رژیم به علت بی‌توجهی به این وضعیت بوده است؛ هر چند که تعداد این شعارها نشان می‌دهد مشکل اقتصادی مسئله اساسی جامعه نبوده است.
در بررسی اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی به این نکته برمی‌خوریم که در شعارهای انقلاب توجه خاصّی به هنجارهای اجتماعی نشده است. به عبارت دیگر، به قول اسملسر انقلاب اسلامی یک انقلاب معطوف به هنجار نبوده است که هدف آن صرفاً تغییر و تعریف مجدد هنجارهای اجتماعی برمبنای ارزش‌های غالب رژیم پیشین باشد. بلکه انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب معطوف به ارزش بوده که هدف آن احیا، اصلاح و ایجاد ارزش‌های اجتماعی بوده است. از آنجا که دگرگونی‌های ارزشی لایه عمیق‌تری از پدیده اجتماعی به شمار می‌روند، آن چنان که اسلمسر توضیح می‌دهد، دگرگونی ارزش‌های اجتماعی اساسی‌تر از هنجارهای اجتماعی است و تغییر آنها هنجارهای مربوط را نیز دگرگون می‌کند؛ از این روست که در میان شعارهای مربوط به اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی شعارهای مربوط به هنجارهای اجتماعی بسیار ناچیز است.

نتیجه گیری
با بررسی شعارهای مربوط به اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی، اکنون بهتر می‌توان درباره زمینه‌های وقوع انقلاب اسلامی، به قضاوت پرداخت. چنان که ملاحظه شد، بیشتر شعارهای مربوط به وضعیت نامطلوب رژیم گذشته در بُعد سیاسی متمرکز بوده است و ظاهراً نشان می‌داد که علت اصلی وقوع انقلاب اسلامی، نارضایتی از وضعیت سیاسی رژیم و نظام بوده است. در آنجا اشاره شد که علت تجمع شعارهای انقلاب اسلامی در بُعد سیاسی می‌تواند افزون بر نارضایتی از وضعیت سیاسی رژیم، نتیجه سیاسی شدن نارضایتی‌های دیگر باشد.
اکنون با توجه به بررسی اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌توان علل پنهان در زیر شعارهای سیاسی را دریافت. قبلاً باید نکته‌ای را در نظر داشت: قاعدتاً شعارهای مربوط به اهداف و آرمان‌های انقلاب باید متوجه ابعادی از نظام اجتماعی بوده باشد که مردم و انقلابیون خواهان تغییر آنها هستند، نه ابعادی از جامعه که مورد اشکال اساسی مردم و نارضایتی آنها نبوده است. بنابراین با توجه به اینکه بیشترین شعارهای انقلاب اسلامی مربوط به اهداف و آرمان‌های انقلاب در بُعد فرهنگی بوده است، شاید بیانگر این باشد که نارضایتی مردم از وضعیت فرهنگی جامعه شدیدتر از سایر ابعاد بوده و شاید مهم‌ترین علت، انقلاب اسلامی بوده باشد. منتها، این نارضایتی تبدیل به نارضایتی سیاسی شده و در قالب شعارهای سیاسی مربوط به وضعیت نامطلوب رژیم گذشته نمود یافته است.
از آنجا که تعداد شعارهای مربوط به اهداف و آرمان‌های سیاسی انقلاب در ردیف دوم قرار گرفته است، اهمیت کمتر این بُعد را نسبت به بُعد فرهنگی نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، یکی از علل انقلاب اسلامی، نامشروع بودن نظام سیاسی و ماهیت و کارکرد نظام سیاسی سلطنتی و رژیم پهلوی بوده است که انقلابیون، دگرگونی اساسی آن را نیز، مستقل از اهداف دیگر، خواستار شده‌اند. در نهایت، اهداف و آرمان‌های اقتصادی با کمترین تعداد شعارها، نشان می‌دهد که نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی رژیم پهلوی چندان زیاد نبوده است که مهم‌ترین آرمان انقلابیون متمرکز در دگرگونی وضعیت اقتصادی بوده باشد. به عبارت دیگر، مردم ایران با توجه به نارضایتی شدید خود از نظام سیاسی حاکم و وضعیت فرهنگی آن، می‌خواستند نظامی را، که جمهوری اسلامی نامیده‌اند، برپا کنند، و در قالب آن، به آزادی سیاسی، حقوق سیاسی و استقلال سیاسی دست پیدا کنند و از این طریق، اسلام و ارزش‌های فرهنگ اسلامی را در جامعه مستقر و نظامی اسلامی ایجاد کنند که در آن فقر و محرومیت اقتصادی نیز وجود نداشته باشد.
در نتیجه، اگر بخواهیم مهم‌ترین ریشه‌های انقلاب اسلامی را بر مبنای این تجزیه و تحلیل ذکر کنیم، باید بگوییم که ماهیت سیاسی نامطلوب و وضعیت نامطلوب فرهنگی جامعه، اساسی‌ترین ریشه و علل وقوع انقلاب اسلامی بوده‌اند. شاید با استفاده از این نوع بررسی‌ها بتوان نظریات مطرح شده درباره انقلاب اسلامی را دوباره ارزیابی و نظریه مناسب‌تری را برای تبیین انقلاب اسلامی ایران تدوین کرد.

پی‏نوشت‏


*. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی.
**. با بررسی‌های مقدماتی که درباره شعارهای انقلابی انقلاب‌ها دیگر به عمل آمد، معلوم شد که تعداد شعارهای انقلابی در سایر جوامع بسیار محدود بوده است. مثلاً از بررسی هشت کتاب مربوط به انقلاب چین 35 شعار، از 9 کتاب مربوط به انقلاب فرانسه 23 شعار، و از پنج کتاب مربوط به انقلاب شوروی 28 شعار به دست آمده است. امیلکارکابرال، یکی از انقلابیون انقلاب گینه، در کتاب خود به نام انقلاب گینه، 52 شعار انقلابی برای این انقلاب عنوان کرده است.

منبع:سایت نشریه معارف


X