مصرف، هم به لحاظ اقتصادی و هم به دلیل آثاری که در دیگر عرصههای زندگی فردی و اجتماعی انسان به همراه دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تاثیر الگوی مصرف فرد و جامعه بر دیگر عرصههای زندگی و نقش آن در جهتدهی اهداف، سیاستگذاریها و فعالیتها از جمله فعالیتهای تولیدی، خدماتی و توزیعی، ما را بر آن داشت که در ادامه یادداشتهای مربوط به اخلاق اقتصادی، در سالی که رهبر معظم انقلاب، سال “اصلاح الگوی مصرف” نامیده است، به مباحث مربوط به “اخلاق مصرف” بپردازیم. آموزههای دینی اسلام چه در بخش اقتصاد و چه در عرصه اخلاق، به موضوع الگوی مصرف توجه ویژهای کرده است و اصول، معیارها و محدودیتهایی را برای مصرف، مشخص کرده که مبتنی بر جهانبینی توحیدی و در راستای نیل به هدف نهایی انسان و تکامل وی، سامان یافته است. فرهنگ صحیح مصرف، در قالب آموزههای اسلام، اگر در جامعه گسترده شده، التزام عملی در مورد اجرای مفاد آن، همگانی شود، علاوه بر پیشگیری از هدر رفتن امکانات و منابع، موجب رشد و توسعه اقتصادی و به دنبال آن افزایش سطح رفاه عمومی خواهد شد. پیش از پرداختن به معیارهای ارزشی مصرف و محدودیتهای آن از دیدگاه اسلام، لازم است در خصوص “مصرف” از نگاه دین، مطالبی ارائه شود.
ابعاد مادی و معنوی انسان، هر یک منشا پیدایش نیازهایی است که در آموزههای واقعگرایانه و فطرتمدار اسلام، توجه فراوان شده است. نیازهای مادی انسان همچون خوراک، پوشاک و مسکن، جنبه عمومی دارد و استثناءپذیر نیست. حتی پیامبران و اولیای الهی نیز که در اوج معنویت و ملکوت بودهاند، به طور طبیعی، به امکانات مادی، نیاز داشتهاند. قرآن کریم، در آیات متعدد این پندار را که “پیامبران همچون فرشتگان نباید به امور مادی، میل و نیازی داشته باشند” نادرست شمرده و نیاز آنان را به غذا، رفتن به بازار و تهیه وسایل زندگی، طبیعی دانسته است. در آیه ۲۰ از سوره فرقان آمده است: “و ما ارسلنا قبلک من المرسلین الا انهم لیاکلون الطعام و یمشون فی الاسواق؛ و پیش از تو پیامبران (خود) را نفرستادیم جز اینکه آنان (نیز) غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند”. بر این اساس، قرآن کریم به طور مستقیم یا غیر مستقیم، با تجویز مصرف، آن را تشویق نموده و تحریم اعتقادی یا عملی نعمتهای مباح و استفاده نکردن از آنها را مورد نکوهش قرار داده است. از این روست که حضرت علی (ع)، عاصم بن زیاد را که لباس ضخیم پوشیده و خانه و زندگیاش را ترک کرده بود و از نعمتهای خداوند استفاده نمیکرد و زن و بچه خود را در تنگنا قرار داده بود، توبیخ کرده، خطاب به او میفرماید: “آیا از خانوادهات خجالت نمیکشی؟ آیا به فرزندانت رحم نمیکنی؟ آیا گمان میکنی خداوند، چیزهای پاکیزه را بر تو حلال کرده ولی دوست ندارد تو از آنها برداشت کنی؟ تو در پیشگاه خداوند کوچکتر از آن هستی! آیا خداوند نمیفرماید: “و زمین را (با هزاران منفعت) برای (زندگانی) آفریدگان مقرر فرمود که در آن میوههای گوناگون و نخل خرمای با پوشش (برگ و شاخه و غلاف) است؟”(الکافی، ج۱، ص۴۱۰.)
قرآن کریم از یک سو در آیات متعدد، تمام نعمتها و امکانات هستی را در خدمت بشر میداند و تصرف انسان در آن و استفاده وی را جز در اموری خاص، مجاز شمرده است و اصل را بر اباحه و حلیت مصرف مینهد. در آیه ۱۶۸ سوره بقره آمده است: “یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالا طیبا و لا تتبعوا خطوات الشیطان؛ ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی مکنید”. امر به اکل در این آیه، کنایه از مطلق تصرف است و از آنجا که هیچ گونه قیدی وجود ندارد، حکایت از اباحه عامه یا اصل آزادی انسان در تصرفاتش دارد. به عبارت دیگر، اصل اباحه و حلیت در خوردنیها به عنوان واضحترین مصداق تصرف، یکی از اصول مسلم فقه به شمار میرود که نتیجه آن تجویز و آزادی مصرف است. البته بر خلاف مکاتب رایج اقتصادی، مصرف از دیدگاه اسلام، هدف نهایی نیست بلکه مقدمهای برای اهداف والاتر است که میبایست در چارچوب معیارهای ارزشی و با رعایت محدودیتهای خاصی انجام گیرد. از این رو در ادامه آیه با آوردن عبارت “و لا تتبعوا خطوات الشیطان”، به ممنوعیتهای موجود که از آنها به عنوان گامهای شیطان یاد شده، اشاره مینماید.
از سوی دیگر، با ترغیب به استفاده از نعمتهای مباح، تحریم آن را بدعت و تشریع میداند (مانند: مائده، -۱۰۳ انعام، ۱۳۸ و ۱۴۰) و خودداری از مصرف آن را سرزنش کرده است: “قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق؛ بگو: زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده است؟”(اعراف/۳۲.) بنابراین، مطابق آموزههای دین اسلام، تصرف انسان در منابع طبیعی و استفاده از نعمتهای الهی در چارچوب شرع، کاملا تائید شده است و دستورات موکد مبنی بر لزوم تولید و تجارت، همگی با هدف مصرف انجام گرفته است.
علی خانی
منابع:
ایروانی، جواد، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، صص۲۳۵-۲۳۳
موسوی، جمالالدین، ملاحظاتی پیرامون پیامهای اقتصادی قرآن، صص۴۶۹-۴۷۱