کارمندان هم وقتی بالای دست خودشان را این‌گونه می‌بینند، توقعات‌شان را به‌گونه‌ای دیگر شکل می‌دهند و قناعت از بین می‌رود. "قناعت" پایه‌ی اصلاح الگوی مصرف فردی و یکی از ممدوحاتی است که اسلام روی آن تأکید زیادی کرده است. قناعت یعنی رضایت درونی داشتن از آنچه ممکن است به دست بیاید و در دسترس قرار بگیرد.

حال این پرسش مطرح می‌شود که این افراد مگر مستقل تصمیم می‌گیرند؟ ما مجلس شورای اسلامی، نهادهای نظارتی و بازرسی، قوه‌ی قضائیه و... را  داریم که بر سیاست‌ها نظارت می‌کنند. مگر سیاست‌ها می‌تواند جنبه‌ی شخصی و سلیقه‌ای پیدا ‌کند؟ مگر نظارت‌ها نمی‌تواند آن سیاست‌گذاری‌ها را در راه حقیقی و صحیحش قرار دهد؟

باید گفت اتفاقاً بعد از این‌که منش شخصی یا اداری شکل گرفت، سیاست‌گذاری به‌وسیله‌ی سیاست‌مداران شکل می‌گیرد؛ مشترکاً در مجلس و دولت. معمولاً پیشنهاد از دولت می‌آید، مجلس تصویب می‌کند و برای اجرا به دولت می‌دهد. ممکن هم هست به‌صورت طرح از مجلس به دولت یا قوه‌ی قضائیه ابلاغ ‌شود. در این مسیر سیاست‌گذاری تابع روحیه‌ی افراد است. حتی پایگاه طبقاتی‌ آن‌ها هم مؤثر است. روحیه و منش سیاست‌گذاران و همچنین تمایلات سیاسی‌ یا تباری و قومی یا نفسانی آن‌ها هم بر سیاست اثر می‌گذارد.

مثال این بحث، طراحی پروژه‌ی طرح‌های عمرانی کشور است. در این‌جا می‌توان توضیح داد که چگونه تمایلات غیرملی و غیرعلمی در اتلاف شدید منابع ملی مؤثر است. اگر رشد تمایلات قومی، تباری، منطقه‌ای و نفسانی همان‌گونه که دارد رشد می‌کند ادامه پیدا کند، مطمئناً از جنبه‌ی حکومتی در اصلاح الگوی مصرف موفق نخواهیم بود.

نهادهای مختلفی هستند که باید همدیگر را کنترل کنند. اما اگر این تمایلات زیاد باشد و رواج داشته باشد، همه در تعقیب این تمایلات به هم کمک می‌کنند. فردی در جایی تصمیم عالی قومی یا حزبی یا سیاسی می‌گیرد و در نهاد دیگری هم از آن تبعیت می‌شود. مردم می‌گویند اگر آن رفتار خوب است خودتان چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ "الناس علی دین ملوکهم؛ مردم به روش رهبران‌شان کار می‌کنند." اگر قرار باشد ما از مردم انتظار قناعت داشته باشیم، نمی‌شود خودمان که داریم این شعار را می‌دهیم، به‌گونه‌ای دیگر رفتار کنیم. رهبری چون خودش قناعت شخصی دارد، می‌تواند دیگران را هم به ساده‌زیستی و قناعت تشویق کند. حتی وقتی می‌خواهند رفت و آمد کنند- غیر از ملاحظات امنیتی که به ناچار باید برای مسؤولان کشور باشد- رفتار شخصی‌شان کاملاً قناعت‌پیشه است. برای همین‌ هم کلامشان اثر می‌کند. اما وقتی من خودم رفتاری را انجام ندهم، به مردم چه می‌توانم بگویم؟ بگویم شما قناعت پیشه کنید در حالی‌که من خودم اهل قناعت نیستم؟ این تأثیر نمی‌کند.
 

X