1- موضوع اصلاح الگوی مصرف، دامنه گستردهای دارد و بررسی عمیق وکامل آن نیازمند تخصص وتجربه میباشد. از میان نمام زمینه وشاخههای آن، به لحاظ برجستگی وفراگیری، اصلاح الگوی مصرف در حاملان انرژی، بیش از دیگر موارد خود نمایی میکند ولی یافتن موارد پراهمیت دیگر ودرهمان حال از یاد رفته، دور از دسترس نیست ورسالت اهل قلم وبه ویژه دانشگاهیان وحوزویان این است که موارد فراموش شده را ازکنج تاریکی به صحنه روشنایی بیاورند.
2- اصلاح الگوی مصرف درامورمذهبی، از موارد فراموش شده است وبه لحاظ درگیر شدن با سنتها وباورهای فرهنگی ومذهبی مردم، بسیار حساس میباشد.از یاد نبریم که شکل کنونی دستهای از این باورها ورفتارها، مورد رضایت بلکه حمایت طیفی از افراد تاثیر گذار جامعه است وآنان، طبیعی است که دربرابر هر اصلاحی که اعتباراجتماعی ایشان را تهدید کند؛ پایداری ازخود نشان دهند.
3- بیان لزوم اصلاح الگوی مصرف درامورمذهبی وطرح مساله ویادآوری برخی موارد آن، نیاز مند هیچ تخصص علمی نیست.افراد با تخصصهای گوناگون یا افراد بدون تخصص دانشگاهی نیز حق دارند ومی توانند به طرح موضوع وبیان اهمیت آن بپردازند. گرچه رسیدگی ویافتن راه حلها، نیازمند بررسی همه جانبه، شجاعت و دانش لازم است.
4- جای شگفتی است که برخی افراد ورود دانشگاهیان به مسائل مذهبی وخرده گیری آنان از پارهای رفتارها وسنتهای مذهبی مردم ونشان دادن پیشنهاد برای اثر بخش کردن آن سنتها را نمیپذیرند ولی به خود اجازه میدهند تا در هر موضوعی ورود کنند. نیک روشن است که اموردینی مانند همه امورفرهنگی و اجتماعی دیگر، در حوزه علوم انسانی – اجتماعی میگنجد وابراز دغدغه وبیان حساسیت وآسیب شناسی آن، بخشی از وظایف و رسالت دانشگاهیان میباشد.
5- متاسفانه، برخی افراد تاثیرگذار، در فرایند ایجاد ارتباط علمی با مردم، عادت کردهاند که مردم را همیشه مخاطبان بدهکار وتایید کننده فرض کنند و امکان واحتمال خرده گیری از موضوعات ونشان دادن پیشنهاد از سوی آنان را منتفی انگاشتهاند. ازسوی دیگر خود نیز حاضر نیستند ونمی خواهند تا مسئولیتی را در راستای اصلاح امور برعهده گیرند وبدهکار مردم شوند.
6- لزوم بازتولید و بازنگری در برخی رفتارها و باورهای مذهبی، حرف تازهای نیست وخوشبختانه به لحاظ بازبودن حوزهاندیشه ورزی در جوامع اسلامی؛ از پیشینه درازی برخورداراست. در تاریخ تحول اندیشه دینی، اندیشمندانی بودهاند که سخن تازه گفته ومورد اعتراض قرار گرفتهاند ولی امروز، تنها نام ایشان است که زیوروزینت بخش تاریخ اندیشههای دینی است وهمه معترفند که بالندگی دین پی آمد کوششهای آنان بوده است.
7- همه به یاد داریم که تا دو دهه پیش، برای نمونه قمه زنی، رواج گسترده و آشکاری داشت ولی فرهنگ سازی وممانعتهای حکومتی ویافتن جایگزین برای آن ( اهدای خون)، آن رفتارنادرست را که درقالب سنت دینی انجام میشد؛ منسوخ نمود.
هدف کلی اینجانب از نوشتن مقاله بیان دغدغه، ابراز حساسیت، کوشش برای طرح یک موضوع فراموش شده، اصلاح برخی رفتارهای دینی، اثربخش کردن زحمات وهدایت کردن هزینهها در راستای اعتلای دین بوده است.