امام رضا عليه السلام ميفرمايد:
« لا يستكمل عبد حقيقه الايمان حتي تكون فيه خصال ثلاث: التفقه في الدين و حسن التقدير في المعيشه، و الصبر علي الرزايا (1) ؛ تا سه خصلت در انسان نباشد، حقيقت ايمان او كمال نبايد: ژرف شناختن دين، اندازه داشتن در زندگي و پايداري در مصيبتها.»
از شاخههاي اصل محدوديت در مصرف، تقدير در (معيشت) زندگي است. اين اصل، در كلمات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و امامان عليهم السلام فراوان آمده است، و به معناي اندازه داشتن در هزينه، و حساب كردن امور زندگي، و برقراري هماهنگي ميان نيازها و چگونگي برآورد آنها است؛ يعني رعايت اصل حياتي نظم و انضباط اقتصادي است. اين اصل از برنامههاي اساسي اقتصادي و تربيتي در اسلام است. افراد جامعه اسلامي بايد داراي تربيتي اقتصادي باشند، و زندگيشان برنامه داشته باشد، و مصرف مواد و كالاها بايد در چهارچوب محاسبه و مديريت انجام گيرد.
اهميت اين بعد از تربيت، در اينست كه نظام اقتصادي حاكم بر حيات فرد و جامعه، اگر با اندازهداري و محاسبه باشد، زمينهاي سازنده براي رشد مادي و معنوي افراد خواهد بود و سبب ميشود تا از امكانات و نيروها به موقع و به اندازه بهرهبرداري شود، و از هرز رفتن توان و فكر و سرمايههاي انسانها جلوگيري به عمل آيد. زندگي بي حساب و فاقد محاسبه و اندازهداري، تعادل و هماهنگي لازم را ندارد و با وجود صرف نيرو و سرمايه فراوان، بازدهي بسيار اندك خواهد داشت و در نتيجه امكانات و نيروها هرز ميرود، و استواري و پايداري حيات فرد و جامعه دچار مخاطره ميگردد.
اصل «تقدير در معيشت» ، به رعايت حدود لازم و پيروي از حد ميانه و دوري از اسراف ميانجامد. اين اصل، با توجه به زباني كه در حديث امام رضا عليه السلام و ديگر احاديث به كار رفته، و به صورتي كلي و قانونمند بازگو شده است، همه مراحل تكليفي را در همه ابعاد زندگي در برميگيرد. دوري از اسراف، تبذير، و تضييع و فاسد كردن مواد و كالاها را نيز شامل ميگردد. مراحل نهايي و تكامل يافته مصرف را كه حذف زوايد و امور غير ضروري است، تضمين ميكند. اين اصل هم چنين در قلمروي گسترده برنامهريزيهاي اقتصادي نيز جريان دارد. برنامهريزي اقتصادي و نظام توليد و توزيع بايد با تقدير و محاسبه انجام گيرد. توليد هر كالا بايد با اندازهگيري و محاسبه باشد تا مقدار توان و كارايي كه از آن كالا منظور بوده با تركيب موادي كه در آن به كار رفته است، هماهنگ باشد.